سفارش تبلیغ
صبا ویژن


رها شده از قفس آزادی

خیلی و قته تک و تنها توی یک مزرعه زرد  

لخت و خسته و گرفتار سر پا ایستاده یک مرد

مردیه که غصه هاشو نمیشه با دریا شستش

همدمش پرنده ای بود که اونم صیادی گشتش

آی مترسک با یه قریاد بگو گله هاتو با باد

بگو که هیچکسی نیست بکنه از من کمی یاد

اما من میگم مترسک تو اگه از جنس چوبی

آدما قلبشون سنگه ندارن دنیای خوبی

 


نوشته شده در چهارشنبه 89/8/19| ساعت 6:29 عصر| توسط پری دریایی| نظرات ( ) |

من از هجوم هجا های عشق میترسم  

امید بی ثمری خانه در دلم کرده است

به باغ و دشت و بیابان

به برگ برگ درختان

به روح سبز گیاهان

گر از کمند تو دل رست

دوباره آورم ایمان

که عشق بیهوده است....


نوشته شده در چهارشنبه 89/8/19| ساعت 6:28 عصر| توسط پری دریایی| نظرات ( ) |


نوشته شده در چهارشنبه 89/8/19| ساعت 6:25 عصر| توسط پری دریایی| نظرات ( ) |


قالب رایگان وبلاگ پیچک دات نت